پاتوق سرخ | |||||||||||||
یادداشتها و برداشتها
v امروز : 4 بازدید v دیروز : 4 بازدید v کل بازدیدها : 75264 بازدید
|
یه شب مهتاب ماه میآد تو خواب منو میبره کوچه به کوچه باغ انگوری باغ آلوچه، دره به دره صحرا به صحرا، اون جا که شبا پشت بیشهها یه پری میآد ترسون و لرزون پاشو میذاره تو آب چشمه شونهمیکنه موی پریشون... یه شب مهتاب ماه میآد تو خواب منو میبره ته اون دره اونجا که شبا یکه و تنها تکدرخت بید شاد و پرامید میکنه به ناز دسشو دراز که یه ستاره بچکه مث یه چیکه بارون به جای میوهش سر یه شاخهش بشه آویزون... یه شب مهتاب ماه میآد تو خواب منو میبره از توی زندون مث شبپره با خودش بیرون، میبره اونجا که شب سیا تا دم سحر شهیدای شهر با فانوس خون جار میکشن تو خیابونا سر میدونا: عمو یادگار! مرد کینهدار! مستی یا هشیار خوابی یا بیدار؟ * مست ایم و هشیار، شهیدای شهر! خواب ایم و بیدار، شهیدای شهر! آخرش یه شب ماه میآد بیرون، از سر اون کوه بالای دره روی این میدون رد میشه خندون... یه شب ماه میآد یه شب ماه میآد نویسنده : ؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟
لیست کل یادداشت های این وبلاگ |
شناسنامه v پارسی بلاگv پست الکترونیک v RSS v
| |||||||||||
template designed by Rofouzeh |