سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاتوق سرخ


لینک دوستان

یادداشتها و برداشتها
Manna
عاشق دلباخته
چه زود دیر میشه
عشق من هیچ وقت تنهام نزار
شمیم حیات
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
خورشید بی غروب

لوگوی دوستان






















تعداد بازدید

v امروز : 4 بازدید

v دیروز : 4 بازدید

v کل بازدیدها : 74363 بازدید

فهرست موضوعی یادداشت ها

توهین به مولانا[6] .

مطالب قبلی

مطالب خواندنی

آهنگ وبلاگ

87/3/20 :: 10:39 عصر

افسوس

هنوز دوری دور از من ای امید محال

هنوز دوری آه از همیشه دورتری

همیشه اما در من کسی نوید دهد

که می رسم به تو

شاید هزارسال دگر

صدای قلب ترا

پشت آن حصار بلند

همیشه می شنوم

همیشه سوی تو می آیم

همیشه در راهم

همیشه می خواهم

همیشه با توام ای جان

همیشه با من باش

همیشه اما

هرگز مباش چشم به راه

همیشه پای بسی آرزو رسیده به سنگ

همیشه خون کسی ریخته است بر درگاه

 

 

فرصت گذشت و حرف دلم ناتمام ماند...


نوشته های دیگران ()

87/3/20 :: 10:29 عصر

مردم همه

تورا به خدا

سوگند می دهند

اما برای من

تو آن همیشه ای

که خدا را به تو

سوگند می دهم


حرفهای ما هنوز ناتمام...

تا نگاه می کنی:

وقت رفتن است

باز هم همان حکایت همیشگی!

پیش از آن که باخبر شوی

لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود

آه ...

ای دریغ و حسرت همیشگی!

ناگهان

چقدر زود

دیر می شود !


لبانت

به ظرافت شعر

شهوانی ترین بوسه ها را به شرمی چنان مبدل می کند

که جاندار غار نشین از آن سود می جوید

تا به صورت انسان درآید

 


نوشته های دیگران ()

87/3/20 :: 10:12 عصر

تو من مبتلا گذاشتی رفتی

به غم زمونه ای دل من و جا گذاشتی رفتی

به خدا من و رسوا کردی ای دل

همه جا مشتم و وا کردی ای دل

فتنه برپا کردی ای دل

می دونم تو دیگه عاقل نمیشی

تو دیگه برای من دل نمیشی

من دیگه بچه نمیشم ... دیگه بازیچه نمیشم

 


کیفر

در این جا چار زندان است

به هر زندان دو چندان نقب، در هر نقب چندین حجره، در هر

حجره چندین مرد در زنجیر ...

از این زنجیریان، یک تن، زنش را در تب تاریک بهتانی به ضرب

دشنه ئی کشته است .

از این مردان، یکی، در ظهر تابستان سوزان، نان فرزندان خود

را، بر سر برزن، به خون نان فروش

سخت دندان گرد آغشته است .

از اینان، چند کس، در خلوت یک روز باران ریز، بر راه ربا خواری

نشسته اند

کسانی، در سکوت کوچه، از دیوار کوتاهی به روی بام جسته اند

کسانی، نیم شب، در گورهای تازه، دندان طلای مردگان را


نوشته های دیگران ()

87/3/20 :: 8:28 عصر

 بودن

گر بدین سان زیست باید پست

من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوائی نیاویزم

بر بلند کاج خشک کوچه بن بست

گر بدین سان زیست باید پاک

من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود، چون کوه

یادگاری جاودانه بر تراز بی بقای خاک!

 


به تو می گم که نشو دیوونه ای دل

به تو می گم که نگیر بهونه ای دل

من دیگه بچه نمی شم آه دیگه بازیچه نمی شم

به تو میگم عاشقی ثمر نداره

واسته تو جز غم دردسر نداره

من دیگه بچه نمیشم ... دیگه بازیچه نمیشم

عقلم و زیر پا گذاشتی رفتی


نوشته های دیگران ()

87/1/20 :: 1:0 عصر



 آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان

? آموخته ام ... که نمی توانم احساسم را انتخاب کنم اما می توانم نحوه برخورد با آن را انتخاب کنم.

? آموخته ام ... که همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند،اما تمام شادی ها و پیشرفت ها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید.

? آموخته ام ... که کوتاهترین زمانی که من مجبور به کار هستم،بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم.

? آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد فقط دستی است برای گرفتن دست او و قلبی است برای فهمیدن وی.

? آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم،دعا کنم.

? آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند.

? آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید.پس چه چیز باعث شد که من بیاندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم.

? آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی از سوی ما را دارد.

? آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانیکه عاشق بشویم.

? آموخته ام ... که مهم نیست زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد،همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم


نوشته های دیگران ()

87/1/20 :: 12:57 عصر

در این بن بست کج و پیچ سرما

آتش را به سوختیار سرود و شعر فروزان می دارند .

به اندیشیدن خطر مکن

روزگار غریبی است نازنین !

آنکه بر در می کوبد شباهنگام به کشتن چراغ آمده است .

نور را در پستوی خانه نهان باید کرد .

آنک قصابانند بر گذرگاهها مستقر ،

با کنده و ساطوری خون آلود

روزگار غریبی است نازنین !

شاملو


نوشته های دیگران ()

87/1/7 :: 2:24 عصر

عشق داند که در این دایره سرگردانیم

آیت الله صافی گلپایگانی اعلام کرده است«برگزاری کنگره هایی مثل مولوی تاسف بار است».آیت الله نوری همدانی نیز آثار و اندیشه های مولانا جلاالدین را انحرافی خوانده است.

براساس گزارش های انتشار یافته در سایت رسمی حوزه علمیه قم، آیت الله صافی گلپایگانی دو روز قبل در در دیدار شورای علمی کنگره علامه بلاغی از آن چه وی« ترویج بدعت ها و ملاهی و مناهی در قالب کنگره مولوی شناسی» نامیده شده به شدت انتقاد کرده است.

آقای صافی گفته است«همان اندازه که برگزاری کنگره هایی مثل علامه بلاغی برای اسلام و جامعه اسلامی مفید است برگزاری کنگره هایی مثل مولوی تاسف بار است».آقای صافی که اظهارات وی در سایت رسمی خودش نیز انتشار یافته دولت محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران، را به خاطر تخصیص بودجه به برگزاری کنگره مولوی شناسی مورد سرزنش قرار داد و گفت« پول های زیادی برای ترویج این برنامه مضر خرج کرده اند، و از مطالب بدعت آمیز تا برنامه رقص و سماع در این برنامه بوده است».

نوری همدانی چهارشنبه ? آبان نیز در حین برگزاری درس خارج فقه باردیگر مولانا جلالدین را مور تهاجم قرار داد و گفت«بعضی چند صفحه از مثنوی را خوانده اند و تصور کرده اند که کتاب خوبی است، اما اگر با دقت آنرا مطالعه کنند با لغزش های فراوانی مواجه خواهند شد».

وی گفت«ملای رومی، شاعر بسیار قوی است و در تمثیل خیلی مهارت دارد، اما نمی توان مثنوی را به کسی داد تا از راهنمایی های آن استفاده کند»

نوری همدانی در توضیح دلایل منحرف خواندن مولوی این بار با اشاره به تمجید مولوی از منصورحلاج گفت«این در حالی است که در جلد پنجاه و یک بحارالانوار توقیعی از امام عصردر انتقاد از حلاج آمده است».

وی علاوه بر مولانا جلال الدین  شاعر بزرگ دیگر ایران شیخ فریدالدین عظار نیشابوری را نیز آماج حمله قرار داد و گفت«در کتاب تذکره الاولیاء شیخ عطار، با عبارت های پر آب و تاب برای صوفی ها چهره سازی شده است و برخی چون، بایزید بسطامی، ذوالنون مصری و منصور حلاج را از ائمه(ع) نیز بالاتر دانسته اند».

آقای نوری همدانی که از وی به عنوان یکی از مخالفان سرسخت دراویش و یکی از «آمران حملات دو سال اخیر بر دراویش گنابادی، دستگیری و ضرب و شتم آنان» نامبرده می شود، در ادامه سخنانش با انتقاد از رواج صوفی گری در کشور  دراویش را از جمله دشمنان امام شیعه معرفی کرد و گفت «در روایات به نقل از ائمه آمده است که صوفی ها، دشمنان ما هستند».

وی همچنین مدعی شد«سلاطین جور و جباران روزگار مانند هارون الرشید ها و پادشاهان صفویه برای کسب وجهه دینی خود به تقویت صوفی ها و ساختن خانقاه ها روی آوردند».

‌آیت‌الله‌ نوری همدانی علت اصلی مخالفت خود با برگزاری کنگره مولوی شناسی و انتشار آثار مولانا را نیز پنهان نکرد و با بیان اینکه «مولوی، صوفی سنی است» ، گفت «او(مولوی)، ابوطالب ( عموی پیامبر اسلام) را کافر و مشرک می داند و در اشعار خود،ماجرای غدیرخم را لوث کرده است».

آقای نوری همدانی پیش از این نیز به دفعات شاعران بزرگ ایرانی را مورد حمله قرار داده و آن ها را کافر و ملحد خوانده است.

آقای نوری همدانی در همان سخنرانی خواستار ایجاد محدودیت های بیشتر برای فعالیت دراویش و ممنوع کردن صوفی گری در قم شد.وی بایزدید بسطامی و ابوسعید ابوالخیر را از نیز مورد توهین قرار داده و ادعا کرد که صوفی ها این دو نفر را «به عنوان مشایخ خود بزرگ کرده اند».

این مرجع نزدیک به جمهوری اسلامی مستقر در قم،چهارشنبه ?? مرداد ?? نیز ضمن حملات مجدد به دراویش و صوفیان گفت: «این‌ها آمدند به جای اهل بیت مرشد، قطب و خانقاه ساختند و افرادی چون شیخ عطار، بایزید بسطامی، معروف کرخی، شقیق بلخی، جنید بغدادی، فضیل ابن ایاز و مولانا جلال الدین محمد بلخی معروف به مولوی جزو هفتاد و دو فرقه صوفیه‌اند که همه راه باطل رفته‌اند و دشمنان اهل بیت هستند».

                                                                       تهیه شده توسط کوروش خان


نوشته های دیگران ()
<      1   2   3      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ


منوى اصلى

خانه v
شناسنامه v
پارسی بلاگv
پست الکترونیک v
 RSS  v

درباره خودم

پاتوق سرخ
مدیر وبلاگ : ؟؟؟؟؟؟‏‏ ؟؟؟؟؟؟[19]
نویسندگان وبلاگ :
asal (@)[0]


تنها دلنوشته هایی برای دل

لوگوى وبلاگ

پاتوق سرخ

پیوندهای روزانه

template designed by Rofouzeh